سلام ، دوستان سکوی دهمی !! در این مطلب معنی درس 5 فارسی دهم کلاس نقاشی رو برای شما قرار دادم + ( عنوان : پاسخ تمرینات درس پنجم فارسی دهم ) ولی هنوز روی وبلاگ قرار نگرفته و بزودی قرار میگیره ! فعلا معنی نثر رو داشته باشین که بتونین نمره خوبی تو کلاس کسب کنین !
برای مشاهده معنی درس 5 فارسی دهم و پاسخ تمرینات این درس به ادامه مطلب بروید
زنگ نقّاشی دل خواه و روان بود ،خشکی نداشت.
زنگ نقّاشی مطابق میل و رضایت بود و خسته کننده نبود
کارش نگار نقشه ی قالی بود و در آن دستی نازک داشت.
کار معلم کشیدن نقشه ی قالی بود و در آن مهارت داشت.
معلّم دور نبود، صورتک به رو نداشت.
معلم صمیمی بود و اهل ریا نبود.
رنگ را نگارین می ریخت.
رنگ را به زیبایی و هنرمندانه به کار می برد.
خرگوش را چابک می بست . سگ را روان گرته می ریخت.
خرگوش را سریع می کشید و طرح تصویر سگ را به راحتی طراحی می کرد .
اما در بیرنگ اسب حرفی به کارش بود.
اما در طرح اولیه اسب مشکل داشت.
ما را به رو نگاری آن می نشاند.
ما را به کشیدن از روی آن طرح موظّف می کرد.
از در ناسازی صدا برداشت.
به منظور مخالفت گفت.
این بار اتاق از جا کنده شد، همه با هم دم گرفتیم :«اسب،اسب»
این بار همه ی دانش آموزان کلاس با هم و با صدای بلند می گفتیم :«اسب،اسب»
خلف صدق نیاکان هنرور خود بود.
جانشین صادق و راستین اجداد هنرمند خود بود.
نمایش نیم رخ زندگان رازی در برداشت و از سر نیازی بود. ادبیات دهم
نقاشی نیمرخ موجودات زنده رازی درون خود داشت و انسان نیازمند کشیدن آن بود.
دست معلم از وقب حیوان روان شد ؛ فرود آمد. لب را به اشاره صورت داد .
دست معلم از گودی چشم اسب حرکت کرد پایین آمد و لب اسب را به اشاره ای نقاشی کرد.
فک زیرین را پیمود و در آخُره ماند.
فک پایین را کشید و در دایره ی گردن ایستاد.
معلم در نماند.گریزی رندانه زد.
معلم درمانده و ناتوان نشد،چاره ای زیرکانه اندیشید.
از یال و غارب به زیر آمد ؛از پستی پشت گذشت ؛ گُرده را برآورد.
گردن و میان دو کتف اسب را به طرف پایین کشید و طراحی پشت اسب را تا کمر کشید.
«صاد» از کار بازماند.
صاد (معلم نقاشی) از نقاشی دست کشید .(به ادامه نقاشی نپرداخت)
معلم که از مخمصه رَسته بود.
معلم که از گرفتاری رها شده بود.